تا آنجا که به عراقیهای جلای وطنکرده مربوط میشود هم وضع به همین منوال است.
نه اشغالگران و نه دولت عراق آمار دقیقی در رابطه با تعداد عراقیهای جلای وطن کرده و آن دسته از اتباع عراقی که در داخل عراق با ترک اقامتگاههای خود به آوارگی تن دادهاند در دست ندارد.
اعداد و ارقامی هم که مطرح میشود دقیق نیست چرا که بسیاری از پناهندگان به طور غیرقانونی و مخفیانه عراق را ترک کردهاند.
براساس اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد 727 هزار عراقی پس از بمبگذاری در حرمین عسگریین(ع) در فوریه سال 2006 میلادی در داخل عراق آواره شدهاند، حدود 470 هزار تن از ابتدای جنگ عراق در وزارت مهاجرت و آوارگان ثبتنام کردهاند و در این دوره زمانی 160 هزار تن به مناطق کردنشین شمال عراق پناه بردهاند.
گمان میرود مهاجرت جمعی عراقیها از سال 2003 میلادی پس از اخراج جمعی فلسطینیها از موطن خود در سال 1948 بزرگترین موج مهاجرت جمعی در تاریخ معاصر بوده باشد. تخمین زده میشود در این سالها حدود دو میلیون عراقی از این کشور گریختند در حالی که گمان میرود تعداد عراقیهای جلایوطن کرده تا پایان سال جاری میلادی به 10 درصد کل جمعیت این کشور که حدود 27 میلیون نفر است، بالغ شود.
تبعات این مهاجرت جمعی برای عراق و کشورهایی که میزبان آوارگان عراقی هستند، گسترده است. برای عراق این به معنای تداوم روند فرار مغزها است چرا که بخش اعظم مهاجران قانونی را افراد تحصیلکرده تشکیل میدهد.
برای کشورهای میزبان ادامه روند مهاجرتها مشکلات اقتصادی، تنشهای اجتماعی و در پارهای موارد معضلات مذهبی، قومی را به همراه دارد.
سوریه تحت فشار
سوریه بیش از دیگر همسایگان عراق پذیرای انبوه آوارگان میزبان بوده است. پس از سوریه کشورهای مصر، اردن، ایران و کشورهای اروپایی پذیرای آوارگان عراق بودهاند. اگرچه موج آوارگان عراقی به سرزمینهای دوردست چون استرالیا، ایالات متحده و کانادا نیز رسیده است.
اردن با داشتن جامعهای متشکل از 800 هزار عراقی توانسته روند مهاجرت عراقیها به این کشور را متوقف کند. وقتی در ماه فوریه شایعاتی بر سر زبانها افتاد که از احتمال جلوگیری از ورود مهاجران جدید به سوریه حکایت داشت پناهندگان عراقی در برابر دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) در دمشق، پایتخت سوریه دست به تظاهرات زدند.
دولت دمشق اواسط ماه مارس اعلام کرد تعداد آوارگان عراقی در این کشور به 5/1 میلیون تن رسیده است. بر اساس اظهارات لورنس ژولی، نماینده UNHCR در دمشق هر ماه بین 10 تا 40 هزار پناهجو با گذر از مرز مشترک عراق با سوریه وارد این کشور میشوند. این در حالی است که سایر برآوردها این تعداد را تا 50 هزار نفر تخمین میزنند.
بحران در این حوزه آنچنان جدی است که دولت جورج بوش، رئیسجمهور ایالاتمتحده با نادیده انگاشتن تلاشهای خود برای به انزوا کشاندن دولت سوریه ناچار به اعزام هیأتی از وزارت امور خارجه برای مذاکره با مقامات سوری در این رابطه شد.
پس از این دیدار که فرستاده آمریکا در ضمن آن با کارکنان دفتر UNCHR در دمشق به ریاست آنتونیوگوته دیدار و گفتوگو کرد تعداد عراقیها ی مشمول دریافت پناهندگی از ایالات متحده از 435 تن به 7 هزار نفر افزایش یافت.
دلایل آشکار و نهان مهاجرتها
دلایل مهاجرت جمعی عراقیها چندان ناشناخته نیستند. مهمترین دلیل ترس از مرگ اتفاقی در حملات انتحاری است. نگرانی از ادامه خشونتهای فرقهای به ویژه در بین آنانی که در گذشته از اعضای حزب بعث یا کارکنان دستگاههای دولتی بودهاند از جمله علل دیگر است.
مسیحیان عراقی نیز در زمره اهداف گروههای شورشی هستند. از بین 30 هزار مسیحی عراقی در حال حاضر کمتر از 13 هزار تن در این کشور سکنا دارند.
عراقیهای ثروتمند هدف اصلی باندهای آدمربایی هستند. بسیاری از عراقیهای جلای وطن کرده از تجربه حداقل یک آدمربایی در بین بستگان خود به ویژه ربوده شدن کودکان و پرداخت غرامتهای سنگین برای آزاد سازی آنها میگویند.
در بسیاری موارد به رغم پرداخت وجوه درخواستی آدمرباها، جسد فرد ربوده میشود. زنی عراقی اندکی قبل در مصاحبه با روزنامه سوئیسی زوریخر زیتونگ از پرداخت 40 هزار دلار برای آزادی شوهرش گفته بود اما به جای زنده او، جسد بدون سرش را تحویل گرفت.
زن پناهجوی دیگری از ربوده شدن دختر خود میگوید. همسر دخترش پس از اطلاع از ربوده شدن او درصدد فروش مغازه خواروبارفروشیاش برآمد اما روزی که برای فروش مغازه خانه را ترک کرد به قتل رسید.
این زن آن قدر ترسیده بود که به همراه نوهاش از خانه فرار کرد و راهی سوریه شد و هنوز هم اطلاعی از سرنوشت دخترش ندارد.
عربهای عراقی که به سوریه میگریزند اجازه اقامت سه ماهه در این کشور را کسب میکنند که امکان تمدید آن برای سه ماه دیگر وجود دارد. با پایان مجوز اقامت، پناهجویان برای مدت کوتاهی به عراق باز میگردند و سپس دوباره این کشور را ترک میکنند.
یک معضل، دهها پیآمد
فشار ناشی از هجوم این آوارگان بر اقتصاد عراق عمیق است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تخمین میزند برای رسیدگی به مشکلات پناهندگان عراقی به بودجهای 60 میلیون دلاری نیاز است که 15 میلیون دلار آن به سوریه اختصاص خواهد یافت.
تا این مقطع ژاپن سه میلیون دلار و اردن یک میلیون دلار برای حمایت از آوارگان عراق اهدا کردهاند اما هنوز تا تأمین بودجه تعیین شده از سوی سازمان ملل راه درازی باقی است.
شبکه بهداشت سوریه از تأمین نیازهای بهداشتی آوارگان عاجز است و قادر نیست از پس هزینههای سنگین رفع مشکلات بهداشتی انبوه مهاجران عراقی در این کشور برآید. UNHCR و هلال احمر سوریه اقدام به احداث دو کلینیک اختصاصی برای آوارگان عراقی کردهاند که در آنها خدمات درمانی رایگان به پناهجویان ارائه میشود اما این امکانات برای حل و فصل مشکلات بهداشتی آوارگان کافی نیست.
کودکان عراقی مجاز به حضور در مدارس سوریه هستند که همین مسئله شلوغی بیش از حد کلاسهای درس را به دنبال داشته است. برخی از پناهجویان آن قدر فقیر هستند که به تنفروشی یا سایر کارهای غیرقانونی روی میآورند.
وضعیت برخی از پناهجویان رقتآور است. خانوادههای فقیر کودکان خود را در برابر دریافت دستمزدهایی ناچیز به انجام کارهای خدماتی میگمارند. اساتید دانشگاه عراق اکنون برای یک کیلو برنج به هر دری می زنند و کارمندان پیشین حاضرند برای امرار معاش به هر کاری تن دهند.
تعداد مهاجران ثروتمند هم کم نیست.برخی آن قدر استطاعت مالی دارند که اقامتگاههایی مجلل در بهترین نقاط پایتخت سوریه برای خود خریداری کردهاند. هجوم پناهجویان فشار به بازار مسکن را در دمشق و سایر شهرهای بزرگ دو چندان کرده و موجب بالا رفتن قیمت مسکن و اجارهبهای واحدهای مسکونی شده است.
اجاره بهای منازل در برخی مناطق تا 300 درصد رشد داشته و سوریهای فقیر که تا پیش از آغاز موج مهاجرتها قادر به تأمین معاش خود بودند اکنون با افزایش هزینههای زندگی با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم میکنند که همین مساله نارضایتی از ادامه مهاجرتها را رقم زده است.
بیثباتی قومی، مذهبی
یکی از پنهانترین لایههای بحران پناهندگان، تأثیر آن بر موازنه اجتماعی حساس در سوریه است. برای درک بهتر این مساله باید ساختار قومی، مذهبی سوریه را مورد توجه قرار داد.
بر اساس گزارشی که اخیراً در نشریه آلمانی دیزیت منتشر شد از 18 میلیون جمعیت سوریه 70 درصد سنی، 16 درصد شیعه و حدود 10 درصد مسیحی هستند.
علاوه بر آن حدود 150 هزار کرد را هم باید در نظر گرفت که اغلبشان تابعیت سوری ندارند. هر یک از این گروههای قومی و مذهبی زیرمجموعههایی دارند.
همزیستی مسالمتآمیز اقوام و مذاهب یکی از مشخصههای تاریخ شش هزار ساله سوریه است. به تأیید منابع مسیحی وضعیت مسیحیان سوریه در دوران زمامداری بشاراسد، رئیس جمهور سوریه خوب است و تغییری در قیاس با گذشته نداشته است.
اکنون با هجوم مهاجران عراقی این ترکیب پیچیده قومی، مذهبی دستخوش تحول و تغییر شده است. آنچنان که پاتریک متیری، از کشیشهای مسیحی سوریه میگوید این احتمال که دولت بوش با فراهم آوردن زمینه تشدید مهاجرت عراقیها به سوریه به دنبال بیثبات کردن این کشور در راستای خطوط قومی، مذهبی باشد را نباید نادیده گرفت.
اگر احتمال فروپاشی عراق در راستای خطوط قومی و مذهبی یکی از بزرگترین دغدغههای مردم عراق و کشورهای منطقه است نباید فراموش کرد این حادثه میتواند در عین حال تأثیری انفجاری بر وضعیت سوریه داشته باشد.